سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*bad boy*

آیا حقوق زن ها پایمال شده است ؟!!

از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.

آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟

از کودکی شروع میکنیم :

در کودکی:

پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد.

دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی کوچولو روی دستشان میخورد.

خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟

روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :

پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند.

دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند.

هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :

پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون.

دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود.

هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :

پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد.

دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند.

روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :

پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند.

دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟

در 18 سالگی :

پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و 2 سال از زندگیشان هدر نرود.

دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .

در دانشگاه :

پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند.

دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند.

در هنگام نمره گرفتن :

پسرها خودشان را میکشتند تا 9.5 آنها 10 شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند.

دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره 4.5 آنها به 17 تبدیل میشود.

در کافی شاپ :

پسرها حساب میکنند.

دخترها میگویند : مرسی!

در مخ زدن :

پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن

رابطه ماه ها و درمواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .

دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.

هنگام خواستگاری :

پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری

برای نشون کردن در دست سرکار عروس خانم بکنند.

دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند.

هنگام ازدواج :

پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند.

دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد.

هنگام زندگی عشقولانه دو نفره :

پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند.

دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.

کار کردن :

پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند.

دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم

بحث و تحلیل علمی داشته باشند.



[ سه شنبه 93/4/31 ] [ 6:23 عصر ] [ Mohammad ] نظر