گاهی کار به جایی می رسد...
گاهی کار به جایی می رسد
که آدم دست به خودکشی میزند !
نه اینکه تیغ بردارد رگش را بزند
نه ..
قید احساسش را می زند...
گاهی کار به جایی می رسد
که آدم دست به خودکشی میزند !
نه اینکه تیغ بردارد رگش را بزند
نه ..
قید احساسش را می زند...
بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام ،
این کلمه است :
خـــــــــوبـــــــــــم...
شیشه ای مشکند…
یک نفر می پرسد که چرا شیشه شکست؟
یک نفر می گوید: شاید رفع بلاست،
دیگری می گوید: شیشه را باد شکست؟
دل من سخت شکست...
هیچ کس هیچ نگفت
از خودم می پرسم:
ارزش قلب من ازشیشه یک پنجره هم کمتر بود؟
مصاحبه برای استخدام
مصاحبه کننده : در هواپیمائی 500 عدد آجر داریم،
1 عدد آنها را از هواپیما به بیرون پرتاب میکنیم.
چند عدد آجر داریم ؟
متقاضی 499 : عدد !
مصاحبه کننده : سه مرحله قرار دادن یک فیل داخل
یخچال را شرح دهید.
متقاضی : مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم
مرحله دوم: فیلو میذاریم تو یخچال
مرحله سوم:در یخچالو میبندیم !!
مصاحبه کننده : حالا چهار مرحله قرار دادن یک
گوزن در یخچال را توضیح دهید !
متقاضی : مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم
مرحله دوم : فیلو از تو یخچال در میاریم
مرحله سوم : گوزنو میذاریم تو یخچال
مرحله چهارم : دریخچالو میبندیم !!
مصاحبه کننده : شیر واسه تولدش مهمونی گرفته،
همه حیوونا هستن جز یکی . اون کیه ؟
متقاضی : گوزنه که تو یخچاله !!
مصاحبه کننده : چگونه یک پیرزن از یک برکه پر از
سوسمار رد میشود ؟
متقاضی : خیلی راحت, چون سوسمارا همشون رفتن
تولد شیر !!
مصاحبه کننده : سوال آخر. اون پیرزن کشته شد،
چرا ؟
متقاضی : امممممممم, نمیدونم, غرق شد ؟
مصاحبه کننده : نه, اون یه دونه آجری که از
هواپیما انداختی پائین خورد تو سرش مرد!!!
شمامردود شدین, نفر بعدی لطفا
میروی و من فقط نگاهت میکنم
تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم
بی تو...
یک عمر فرصت برای گریستن دارم
اما برای تماشای تو...
همین یک لحظه باقی است
و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم